بازگشت
تاریخ:
03 اردیبهشت
زمان:
2 دقیقه
نویسنده:
علی درویش
اخبار
فیلم «جزیره سگها» (Isle of Dogs) به کارگردانی وس اندرسون، اثری استاپموشن است که در آیندهای نزدیک در ژاپن خیالی میگذرد؛ جایی که شهردار مگاساکی، به دلیل شیوع «آنفلوآنزای سگها»، تمام سگها را به جزیرهای زبالهدانی تبعید میکند. این فیلم، ترکیبی از زیبایی بصری، طنز خشک و ارجاعات فرهنگی است که هم تحسین و هم انتقاداتی را برانگیخته است.
داستان فیلم حول محور آتاری، پسر نوجوانی است که برای یافتن سگ خود، اسپاتز، به جزیره تبعید سگها سفر میکند. در آنجا با گروهی از سگهای تبعیدی آشنا میشود که هر کدام شخصیتهای منحصربهفردی دارند.
زیباییشناسی در جزیره سگها
فیلم با طراحی صحنههایی پرجزئیات و ترکیبی از ارجاعات به سینمای کلاسیک ژاپن، همچون آثار کوروساوا و هوندا، جهانی خیالانگیز و دقیق میسازد. فرم بصری آن که ترکیبی از عروسکگردانی و رنگبندی مینیمال است، با نگاهی هنرمندانه به سنتهای فرهنگی ژاپن تلفیق میشود.
دیدگاه بئاتریس فیورنتینو درباره جزیره سگها
منتقد ایتالیایی، بئاتریس فیورنتینو، در تحلیل خود دو نکته کلیدی را مطرح میکند که از میان نظرات در خصوص ارجاع در فیلم اندرسون حائز اهمیت است:
1.ارجاع در این فیلمها به مثابه تقلید نیست، بلکه به عنوان تجلیل است.
نمونه بارزی در این خصوص در فیلمهای ورودی به جشنواره کن دیده شد، از جمله آخرین فیلم لئوس کاراکس با نام It's Not Me. بنابراین در هر ارجاعی دو گونه میتواند برای فیلمساز رخ دهد:
الف. ارجاعی که صرفاً کارگردان از آن تقلید میکند.
ب. ارجاعی که صرفاً کارگردان از آن تجلیل میکند.
البته نیات هنرمند در این زمینه میتواند متعدد و بیشتر از این دو حالت باشد، اما به طرز عجیبی فیلمسازان در فیلمهای پایانی خود رو به تجلیل، نه تقلید میآورند.
وقتی صحبت از تجلیل میشود، یعنی آنکه در گذشته از این فیلمها الهام گرفته و بهره برده، بنابراین میتوان گفت در اوایل فیلمسازی تقلید است و در اواخر آن تجلیل است.
در ادامه، فیورنتینو به هدف نهایی وس اندرسون در این ارجاعات اشاره میکند:
۲. «اندرسون این ارجاعات را وام میگیرد تا دنیایی قابلشناسایی بسازد، اما هدفش چیزی فراتر است — بردن داستان به سطحی جهانشمول، با ترکیب انضمامیت واقعیت و آزادی خیالانگیز — آزادانه و زیرکانه — تخیل.»
با وجود دقت این تحلیل از فیلم وس اندرسون، شیوهی پرداخت آن نیازمند بررسی پیچیدهتری است:
ارجاع، به واقعیتی بیرونی اشاره دارد، مانند واژهی «میز» که به شیء فیزیکی مشخصی ارجاع میدهد.بنابراین ارجاع جهانساز است. با این حال، داستان برای خود جهانی متزلزل دارد؛ چرا که بر اساس معرفتشناسی داستان، این جهان برآمده از خیال است و در واقعیت وجود ندارد. اینجا با یک پارادوکس مواجه میشویم. برای حل این پارادوکس، مانند هر تضادی دیگر به دو سو میانجامد:
1. پارادوکس خود را نابود میکند.
2. پارادوکس میل به ناکجاآباد پیدا میکند.
میتوان گفت که فیلم وس اندرسون، به دلیل غنای میکروبصری که ایجاد میکند، تلاشش برای وجود در مکانی ناکجاآباد است.
گروه پخش و فیلمسازی مستقل White Fox با هدف حضور جهانی در عرصه فیلمهای سینمایی و ارتقای کیفیت صنعت فیلمسازی، با بهرهگیری از تیمهای متخصص، خدمات جامعی در مراحل مختلف تولید، پستولید و توزیع ارائه میدهد. White Fox با رعایت استانداردهای بینالمللی و تکیه بر خلاقیت و نوآوری، تولید آثار برجسته و دستیابی به بازارهای جهانی را در صدر اهداف خود قرار داده است. از دیگر خدمات White Fox میتوان به تدوین فیلمنامه، مشاوره در زمینه فیلمبرداری، تدوین، پخش، ارائه خدمات برندینگ شخصی در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی، و همچنین معرفی فیلمسازان و جریانهای سینمایی جهان اشاره کرد.
© White Fox Cinema Company 2025