بازگشت
تاریخ:
11 اردیبهشت
زمان:
2 دقیقه
اخبار
فیلمسازی مستقل و جستجوی الهام از برادران کوئن.....
من و برادرم مارک در دانشگاه تگزاس در آستین به مدرسه فیلم رفتیم و میخواستیم برادران کوئن باشیم؛ در آن زمان همه اینطور بودند. ریچارد لینکلیتر (که تازه فیلم "تنبل" را ساخته بود) و رابرت رودریگز (که فیلم "ال ماریاچی" را ساخته بود) در اطراف مدرسه میپلکیدند و درست مثل آدمهای معمولی - مثل ما - به نظر میرسیدند. این دو فیلمساز فیلمهای تأثیرگذاری را با بودجهای زیر ۲۰۰۰۰ دلار ساخته بودند؛ این رقمی بود که ما میتوانستیم درک کنیم و شاید جمعآوری کنیم.
در مدرسه فیلم دانشگاه تگزاس، ما فیلمهای ۱۶ میلیمتری میساختیم و تدوین میکردیم. ما سعی میکردیم از برادران کوئن تقلید کنیم، اما با مشکلات زیادی روبرو شدیم زیرا نمیتوان برادران کوئن را در بازی خودشان شکست داد؛ حتی نمیتوان به آنها نزدیک شد. با نگاهی به گذشته، برادران کوئن آن چیزی نیستند که ما هستیم یا آنچه برای ارائه داریم. ما متوجه شدهایم که هر آنچه هر کسی به طور منحصر به فرد به عنوان یک هنرمند برای ارائه دارد، از طریق تقلید یا تحلیل به دست نمیآید، بلکه از طریق آزمون و خطا - و در مورد ما، شکستهای بسیار زیاد - حاصل میشود. من از مدرسه فارغ التحصیل شدم و فیلمهای مستقل زیادی را در آستین تدوین کردم، گهگاه خودم یک فیلم ناامیدکننده ساختم، و تا آن زمان، ایده ترک کار فیلمسازی ضروری به نظر میرسید.
سپس یک روز برادرم به سادگی گفت: "امروز فیلم میسازیم. همین الان چیزی بساز، ما داریم فیلمبرداری میکنیم." من با این ایده مخالفت کردم و استدلال کردم که ما فیلم یا دوربین یا نور یا گروه نداریم، فقط دوربین فیلمبرداری خانگی والدینمان را داریم. اما مارک اصرار داشت که من یک داستان بسازم. من وقت یا منابعی برای ساختن یک تقلید مناسب از کوئنها نداشتم، بنابراین از زندگی خودم الهام گرفتم. اوایل آن هفته، من در تلاش برای بینقص کردن پیام خوشامدگویی تلفن پیغامگیرم دچار فروپاشی عصبی شده بودم، و به نظر میرسید این تنها نوع داستانی بود که میتوانستیم با مواد موجود بسازیم. مارک بازی کرد، من با دوربین فیلمبرداری خانگی والدینمان، بدون نور، روی یک نوار ۳ دلاری که از فروشگاه گوشه خیابان 7-Eleven خریده بودیم، فیلمبرداری کردم. این یک برداشت ۲۰ دقیقهای بود؛ من در طول آن با برادرم صحبت کردم؛ ما آن را به هفت دقیقه تدوین کردیم. این فیلم کوتاه در جشنواره ساندنس ۲۰۰۳ پذیرفته شد ("این جان است"). ما بر اساس آن فیلم کوتاه یک ایجنت و یک وکیل گرفتیم و به طور تصادفی کل دنیای خود را متحول کردیم. این فیلم همچنین بر برنامه فیلم کوتاه ساندنس تأثیر گذاشت: فیلم ۳ دلاری ما در مقابل فیلم کوتاهی با هزینه ۷۵۰۰۰۰ دلار قرار گرفت و مردم فیلم ما را بیشتر دوست داشتند.
این یک نقطه عطف در سفر خوداتکایی ما بود. در حالی که من و مارک در طول سالها فیلمهای کوتاه زیادی ساخته بودیم، "این جان است" به ما فهماند که داستان و بازیگری بیشتر ماجراست. جلوتر رفتیم: چند فیلم کوتاه دیگر ساختیم، به ساندنس بازگشتیم، و سپس زمان آن رسیده بود که اولین فیلم بلند خود را بسازیم (زیرا مسئولان ساندنس به معنای واقعی کلمه به ما گفتند). ما هنوز پولی نداشتیم، اما اصول اخلاقی و رفتاری خود را داشتیم. همچنین، به این نتیجه رسیده بودیم که آنچه ما به طور منحصر به فرد برای ارائه داریم، تمسخر خودمان در مبارزات روزانه و ناامیدانه زندگی است.
ما تصمیم گرفتیم فیلمی درباره آنچه که تجربه میکردیم بسازیم: ما در اواسط تا اواخر دهه ۲۰ زندگی خود بودیم؛ هر دوی ما دوست دختر داشتیم و با این ایده دست و پنجه نرم میکردیم که "آیا ازدواج میکنیم یا جدا میشویم؟" در هر روز، هر دو گزینه امکانپذیر به نظر میرسید. این فیلم "صندلی پفی" نام داشت، یک سفر جادهای درباره مردی که سعی میکند یک صندلی را به پدرش برساند و از این طریق هدفی برای زندگی خود تعیین کند. دوست دختر و برادرش نیز در این سفر همراه او بودند. ما آن را با ۱۵۰۰۰ دلار ساختیم، با دوربین پاناسونیک DVX 100 فیلمبرداری کردیم، اولین دوربین ویدیویی مقرون به صرفه که میتوانست ۲۴ فریم در ثانیه فیلمبرداری کند تا به دلیل نرخ فریم مناسب به فیلم منتقل شود و ظاهر مناسبی داشته باشد. "صندلی پفی" به جشنواره ساندنس رفت و به نوعی محبوب غیرمنتظره جشنواره تبدیل شد.
یک فیلم بلند یک کالای واقعی است (برخلاف یک فیلم کوتاه)، و "صندلی پفی" اولین بار بود که ما اخلاق خوداتکایی خود را در توزیع به کار بردیم. اما مدتی طول کشید تا توزیع را درک کنیم و یک استراتژی پیدا کنیم. هیچ کس پیشنهاد نمیکرد که فیلم ما را به سادگی در ۳۰۰۰ سالن سینما اکران کند. ما میخواستیم چیز جدیدی را امتحان کنیم؛ فرصتی برای اکران سینمایی برای شروع حرفهمان داشته باشیم، اما همچنین تلاش کنیم تا در مورد این مدل جدید نتفلیکس به چیز خاصی برسیم.
اکران سینمایی فیلم "صندلی پفی" در سال ۲۰۰۶ به حدود ۱۲۰ سالن سینما گسترش یافت، که برای یک فیلم ۱۵۰۰۰ دلاری بیسابقه بود، و شامل دو دوره اکران چهار ماهه در آستین و پورتلند بود. بخش نتفلیکس تأثیر زیادی بر اکرانهای خوداتکایی بعدی داشت. برای مثال، رتبهبندیهای نتفلیکس برای "صندلی پفی" بیش از ۲۰۰۰۰۰ است، که یک مزیت واقعی است زیرا این فیلم اتفاقاً در خط مقدم انقلاب نتفلیکس در توزیع آنلاین قرار داشت. درآمد از نتفلیکس بر اساس تعداد بازدیدها بود و ما هنوز از آن معامله پول دریافت میکنیم. معاملات "صندلی پفی" از سر ناچاری و ارزیابی آنچه ارائه میشد، به دست آمد. همچنین شامل تصمیمگیری در مورد اینکه فیلم ما کجا میتواند زندگی کند و شکوفا شود، بود. ما در آن زمان متوجه نشدیم، اما اساساً زیباییشناسی خوداتکایی خود را تا مرحله توزیع پیش بردیم.
هدف ما در آن زمان همان هدف اکنون است: تلاش برای اینکه هر چه بیشتر مردم فیلمهای ما را ببینند. ما در مورد اینکه مردم آن را در سینما ببینند، خیلی مغرور نیستیم. اگر این کار را بکنند فوقالعاده است، و یک مزیت دارد: فیلمهای ما درام و کمدی را با هم ترکیب میکنند. وقتی به تنهایی تماشا میشوند، تمایل دارند با تأکید بر درام بازی کنند. وقتی در سینما تماشا میشوند، خندهها مسری هستند. گویی تجربه مشترک به مردم اجازه میدهد تا به موقعیتهای بسیار دشوار بخندند. اما همیشه هدف، تعداد بیشتر بیننده برای فیلم است.
توصیه ما؟ فیلم بسازید، نه جلسه. و قدم به قدم پیش بروید. هر چه جهشی که میخواهید انجام دهید بزرگتر باشد، سختتر خواهد بود و احتمال خوب بودن فیلم کمتر است. اگر فیلمهایی با بودجه ۴۰۰۰۰ دلار میسازید و سپس پیشنهاد ساخت فیلمی با بودجه ۱۰ میلیون دلار به شما داده میشود، به احتمال زیاد مسئولیت آن فیلم را نخواهید داشت. یکی از دلایلی که ممکن است فیلم بزرگتری به شما پیشنهاد شود این است که سرمایهگذار بتواند شما را کنترل کند. در عوض، ما مردم را تشویق میکنیم که به تدریج پیشرفت کنند. فیلمهای کوچک بسازید و به آرامی رشد کنید. در نهایت، شما قادر خواهید بود مسئولیت فیلمهای با بودجه بالاتر را بر عهده بگیرید.
گروه پخش و فیلمسازی مستقل White Fox با هدف حضور جهانی در عرصه فیلمهای سینمایی و ارتقای کیفیت صنعت فیلمسازی، با بهرهگیری از تیمهای متخصص، خدمات جامعی در مراحل مختلف تولید، پستولید و توزیع ارائه میدهد. White Fox با رعایت استانداردهای بینالمللی و تکیه بر خلاقیت و نوآوری، تولید آثار برجسته و دستیابی به بازارهای جهانی را در صدر اهداف خود قرار داده است. از دیگر خدمات White Fox میتوان به تدوین فیلمنامه، مشاوره در زمینه فیلمبرداری، تدوین، پخش، ارائه خدمات برندینگ شخصی در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی، و همچنین معرفی فیلمسازان و جریانهای سینمایی جهان اشاره کرد.
© White Fox Cinema Company 2025